لذت ها ی دنیا :
دنیا در کنار سختی ها و رنج ها و دردها و فقدان هایی که دارد امور لذت بخشی نیز دارد اما باید دانست که خوشی ها دنیا فقط بهره مندی از امکانات مادی و رفاهی ، خوردن و آشامیدن و خوابیدن و لذاید جنسی نیست . در همین دنیا حتی اگر آن را هدف خود بدانیم و به آخرت توجه نداشته باشیم لذتهایی دیگری نیز وجود دارد که از آن غفلت می کنیم از جمله :
لذت دانستن و مطالعه کردن : اگر پادشاهان می دانستند که در علم چه لذتی است همانا با شمشیر برای تحصیل آن با ما می جنگیدند.
لذت کنجکاوی و فلسفیدن
لذت معاشرت و ارتباط با همنوعان
لذت حضور در طبیعت و بهره مندی از آن
لذت تولید کردن
اگر دنیا را نیز فقط برای دنیا بخواهیم باید سبک زندگی را تغییر دهیم تا از آرامش و لذت بیشتری برخوردار گردیم . دو آفت مهم زندگی و جامعه امروز ما تجمل گرایی و رفاه طلبی است .
تجمل گرایی : استفاده و نمایش افراطی از ثروت
آثار و پیامدها :
سخت شدن زندگی
عدم استفاده بهینه از ثروت (انباشت ثروت)
عدم آرامش فکری
از دست رفتن سرمایه ها
توسعه نگاه سطحی و ظاهر گرایانه
رفاه طلبی : استفاده حداکثری از امکانات در جهت سرعت بخشیدن به امور و فعالیت کمتر بدنی و فیزیکی
آثار و پیامدها :
انسان به عنوان جزیی از طبیعت ریتمی طبیعی داشته است اما امکانات رفاهی موجب شده تا انسان بر خلاف طبیعت خود در امور روزمره بسیار سریع حرکت کند (جهان سرعت و ارتباطات دیجیتال)
به مخاطره افتادن سلامت جسمانی و کاهش عمر
نامه 45 : و مىبينم كه يكى از شما بگويد: «اگر خوراك پسر ابو طالب اين باشد، بايد كه سستى و ناتوانى او را از هماوردى با دليران از پا در آورد و از رزم با گردان و جنگاوران باز دارد». آگاه باش شاخه درخت بيابانى سختتر است، ولى پوست درخت سبز و خرّم، نازكتر است. و نيز گياهى كه در دشت و صحرا مىرويد فروزانتر است ولى خاموشى آن ديرتر.
مصرف لوازم آرایشی
سن دخترانی که از لوازم آرایشی استفاده می کنند به زیر 14 سال رسیده است. ایران سومین مصرف کننده لوازم آرایشی در خاورمیانه است. ایران هفتمین واردکننده لوازم آرایشی در جهان است.سالانه حدود یک میلیارد دلار فرآورده آرایشی و بهداشتی در ایران مصرف میشود.
مصرف مواد غذایی
نان: سرانه مصرف سالیانه نان در ایران 160 و در جهان 25 كیلوگرم است! به این معنا كه مصرف ایرانیان شش برابر جهان است.
نوشابه:سرانه مصرف نوشابه در ایران 42 و در جهان تنها ده لیتر است! یعنی ما چهار برابر استانداردها نوشابه مینوشیم!
شكر: سرانه مصرف شكر در ایران سی و استاندارد جهانی آن پنج كیلوگرم است. با این حساب سرانه مصرف شكر هر ایرانی شش برابر میانگین هر فرد در دنیاست!
شیر:سرانه مصرف شیر در ایران، نود و در اروپا، سیصد كیلوگرم است! در واقع ما یكسوم اروپاییها شیر مینوشیم.
نمك:سرانه مصرف نمك در یك سال توسط ایرانیها، شش كیلوگرم است؛ در حالی كه در جهان سه كیلو نمك میخورند! ما دو برابر استانداردهای جهانی غذایمان را شور میكنیم!
ماهی: سرانه مصرف سالیانه ماهی در ایران هفت و در جهان هیجده كیلوگرم است؛ یعنی حدود یكسوم جهان!
میوه و سبزیجات: سرانه مصرف سالیانه میوه و سبزی در ایران سی و در جهان 120 كیلوگرم است. ما یكچهارم جهانیان میوه و سبزی میخوریم!
مصرف دارو
میانگین سرانه اقلام دارو در هر نسخه در ایران شش و در جهان دو قلم است؛ یعنی سه برابر جهان!
مصرف انرژی
1. برق:
سرانه مصرف سالیانه برق در ایران 2500 و در جهان 800 کیلووات؛ یعنی 3 برابر جهان.
2. آب:
سرانه مصرف روزانه آب در ایران 300 و در جهان 150 لیتر؛ یعنی 2 برابر میانگین جهان!
3. بنزین:
سرانه مصرف روزانه بنزین در ایران 90 و در جهان 15 لیتر؛ یعنی 6 برابر میانگین جهانی.
4. گاز:
سرانه مصرف سالانه گاز در ایران 1700 و در جهان 600 مترمكعب است؛ یعنی 3 برابر میانگین جهانی. به طور متوسط ایران حدود چهار برابر میانگین جهانی انواع انرژیها را مصرف میكند.
ساعات كار:
سرانه ساعات كار سالانه در ایران 2400 و در جهان 1900 ساعت؛ یعنی یكونیم برابر میانگین جهانی
ساعات كار مفید:
سرانه سالانه ساعات كار مفید در ایران 300 و در جهان 1400 ساعت؛ یعنی یكچهارم سرانه جهانی
زمان مكالمه با تلفن و تلفن همراه:
سرانه زمان مكالمه روزانه در ایران چهل و در جهان ده دقیقه است؛ یعنی ما چهاربرابر میانگین جهانی از طریق تلفنهای ثابت و همراه با دیگران حرف میزنیم!
توصیف یک توریست ایرانی از چین :
من فکر می کنم مردم این کشور طبق برنامه ای دقیق و حساب شده در جهت رشد و پیشرفت اقتصادی و فرهنگی کشورشان به پیش می روند. از دید من رابطه خوب بین نسل جدید و قدیم باعث غنای فرهنگ چینی ها شده، و آنان به میراث گذشتگان خود و تاریخ کشورشان بسیار اهمیت می دهند. چینی ها فقط نکات مثبت فرهنگ غرب را با ارزشهای دیرین ملت خود عجین کرده و در ظاهر هیچ تقلید کورکورانه ای از کشورهای غربی ندارند و اصلاً حس خودبیگانگی در آنها دیده نمی شود.
من که چیزی از تجمل گرایی و مصرف گرایی در آنها ندیدم. ساده زیستی و قناعت یکی از صفات بارز مردم کشور چین بود. در اکثر فروشگاهها اجناس چینی ارائه می شد و مردم با رغبت آنها را می خریدند. بیشتر فروشندگان نیز زنانی با ظاهری ساده بودند و در کل در چین کمتر زنی یا دختری را می دیدیم که آرایش کرده در خیابانها ظاهر شود. متأسفانه در ایران برخی جوانان دوست دارند لوازم خارجی بخرند و یا از مدهای غربیان تقلید بکنند.
استفاده صحیح از وقت خیلی برایم جالب بود. با آن همه پیشرفت در صنعت، اکثر مردم دوچرخه سوار می شدند و حتی اگر در صف اتوبوس بودند در آنجا هم یا مطالعه می کردند و یا به حرکات نرمشی ساده می پرداختند تا وقتشان تلف نشود. حتی رفتگری را دیدم که در کنار چرخش نشسته بود و در مواقع بیکاری کتاب می خواند. از وقتی از چین آمده ام دلم می خواهد من هم نظم و قانون، سرعت و دقت عمل آنها را جزو عادات زندگی خودم قرار دهم؛
2- دنیا گذرگاه موقت است نه دائم
نسبت ميان ما و دنيا چيست؟ اگر انسان را موجودى بدانيم كه دنيا، انتهاى زندگى او باشد و بشر، ظرف ديگرى براى زندگى نداشته باشد و اگر دنيا را جايگاهى بدانيم كه براى خود اصالت دارد و كمالش در فراهم بودن نعمتهايش باشد، در آن صورت، كاستىها و فقدانهايش بسيار دردناك و غير قابل تحمّل مىشود. زندگى هنگامى بىمعنا و غيرقابل تحمّل مىگردد كه براى انسان، چيزى جز زندگى اين دنيا وجود نداشته باشد و دنيا همه ظرف زندگى او باشد؛ اما آيا اين تصوّر، با واقعيت، هماهنگ است؟ واقعيت، اين است كه نه دنيا همه هستى است و نه حيات انسان، محدود به اين دنياست. دنيا نه تنها قطعهاى از حيات و بلكه مقدمه و زمينهساز حيات اصيل و پايدار بشر است.
اگر زندگى انسان، محدود به اين دنيا نيست و دنيا توقفگاهى براى حيات جاويد است، پس كاستىهاى آن، آزاردهنده و غير قابل تحمّل نخواهند بود. اگرسالنهاى انتظار بيمارستانها، مطب پزشكان، ايستگاههاى اتوبوس و ... از وضع مناسبى برخوردار نباشند، هر چند براى ما ناراحت كننده است، اما قابل تحمّلاند؛ چون اين اماكن، محل دائمى زندگى انسانها نيستند. نامرتّبى و كثيفى خانه شخصى و محل دائمى زندگى و كار، قابل تحمّل نيست؛ اما كاستىهاى محلهاى موقّت را مىتوان تحمّل نمود. دنيا نيز همين گونه است. كسانى نمىتوانند كاستىها و سختىهاى دنيا را تحمّل كنند كه دنيا را همه چيز مىدانند و حيات، براى آنها معنايى جز زندگى دنيا ندارد. اما اين، مطابق واقع نيست. دنيا محل زندگى دائمى نيست. دنيا را بايد گذرگاه آخرت دانست، نه خانه زندگى و قرارگاه حيات. اگر به اين واقعيت، واقف شويم و آن را باور كنيم، كاستىها و سختىهاى آن را تحمّل خواهيم كرد. آنچه تحمّلناپذير است، كاستىهاى سراى جاويد و اصيل است.امام علی علیه السلام دراین باره جملات زیبایی دارند :
حکمت 133 : دنیا خانه گذر است نه جای ماندن
خطبه 99 : شما و دنيا به مسافرانى مانيد كه تا گام در آن نهند، احساس دارند كه به پايان راه رسيدهاند، و تا قصد رسيدن به نشانى كردهاند، گويا بدان دست يافتند، در حالى كه تا رسيدن به هدف نهايى هنوز فاصلههاى زيادى است. چگونه مىتواند به مقصد رسد كسى كه روز معيّنى در پيش دارد و از آن تجاوز نخواهد كرد