3- دنیا محل آزمون و مقدمه آخرت است
سومین نکته در واقعیت شناسی دنیا در ادامه واقعیت دوم آن است دنیایی که در آن زندگی می کنیم جایگاهی برای امتحان و آزمایش است . زمان این امتحان از ابتدای تکلیف هر فرد آغاز می شود و تا آخرین لحظه حضورش در این دنیا امتداد می یابد . لحظه لحظه ی زندگی امتحان است . مکانی نیست که خارج از جلسه امتحان باشد . یا فرد نباید به این دنیا بیاید و یا اگر آمد باید خود را در جلسه امتحان خداوند ببیند . همه ی رخدادهای زندگی سوالات امتحان اند که باید فرد در پی آن باشد بهترین پاسخ ها را برای آنها فراهم کند . در همین زمینه حضرت امیر علیه السلام می فرمایند :
خطبه 63 : آگاه باشيد دنيا خانهاى است كه كسى در آن ايمنى ندارد جز آنكه به جمع آورى توشه آخرت پردازد و از كارهاى دنيايى كسى نجات نمىيابد. مردم به وسيله دنيا آزمايش مىشوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مىرود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براى آخرت تهيّه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند، دنيا در نظر خردمندان چونان سايهاى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مىگردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مىيابد.
قصار 463 : دنيا براى رسيدن به آخرت آفريده شد، نه براى رسيدن به خود.
قصار 415 : (دنيا) فريب مىدهد، زيان مىرساند و تند مىگذرد. از اين رو خدا دنيا را پاداش دوستان خود نپسنديد، و آن را جايگاه كيفر دشمنان خود قرار نداد، و همانا مردم دنيا چون كاروانى باشند كه هنوز بار انداز نكرده كاروان سالار بانگ كوچ سر دهد تا بار بندند و برانند.
قصار 269 : مردم در دنيا دو دستهاند، يكى آن كس كه در دنيا براى دنيا كار كرد، و دنيا او را از آخرتش بازداشت، بر بازماندگان خويش از تهيدستى هراسان، و از تهيدستى خويش در امان است، پس زندگانى خود را در راه سود ديگران از دست مىدهد. و ديگرى آن كه در دنيا براى آخرت كار مىكند، و نعمتهاى دنيا نيز بدون تلاش به او روى مىآورد، پس بهره هر دو جهان را چشيده، و مالك هر دو جهان مىگردد، و با آبرومندى در پيشگاه خدا صبح مىكند، و حاجتى را از خدا درخواست نمىكند جز آن كه روا مىگردد.
حکمت 93 : و آن حضرت فرمود: كسى از شما نگويد: «الهى، از امتحان به تو پناه مىبرم» چه اينكه كسى نيست مگر اينكه مشمول امتحان است. اما اگر كسى خواست از خدا پناه جويد بايد از فتنههاى گمراه كننده پناه جويد، خداوند سبحان مىفرمايد: «بدانيد كه اموال و فرزندانتان مايه امتحانند». معنى اين آيه آن است كه خدا انسانها را با اموال و فرزندانشان مىآزمايد، تا روشن شود چه كسى از رزق او خشمگين و چه كسى خشنود باشد ، گر چه خداوند به احوالاتشان از خودشان آگاهتر است، ولى با اين همه در بوتهى آزمون قرار مىگيرند تا آن چه هست، در عملهاشان عينيت يابد و پاداش و كيفر را سزاوار شوند، چه آن كه بعضى مردم فرزند پسر را دوست دارند و فرزند دختر را نمىپسندند، و بعضى ديگر فراوانى اموال را دوست دارند و از كاهش سرمايه نگرانند. سید رضی : اين از تفسيرهاى اعجاب آور است كه از حضرت شنيده شده است
دنیای ممدوح و مذموم :
با توجه به واقعیت های سه گانه که در وصف دنیا برشمردیم سخن آن است که آیا چنین دنیایی خوب است یا بد ؟ آیا می توانیم آن را به طور مطلق زیبا توصیف کنیم و یا چنین دنیایی زشت و سیاه است ؟
نگاه حضرت امیر علیه السلام به این سوال مطلق نیست ایشان دو نگاه را در سبک زندگی در این دنیا مطرح می کنند در یک نگاه این دنیا بهترین مکان و زیباترین جایی است که بشر می تواند تصور کند چراکه اینجا محلی برای عروج و رشد انسان است . اگر کسی نگاه ابزاری به این دنیا داشته باشد و آن را هدف نداند بلکه دالانی برای آزمایش و امتحان بداند که بناست در پی آن به سعادت ابدی برسد قطعا چنین دنیایی زیبا خواهد بود . اما اگر این واقعیت دنیا را نبیند و یا نخواهد باور کند و دنیا را برای دنیا و به عنوان هدف نگاه کند قطعا آسیب خواهد دید چه آنکه تمام زندگی او امتحان بوده و در وادی قدم گذاشته که تمامی لحظات آن در فضای ابتلاء و آزمایش بوده است و از آن غافل شده است . به جای آنکه سوالات امتحان را پاسخ گوید به بازی و لذت جویی پرداخته و بر روی برگه سوالات، نقاشی کشیده است . چنین فردی قطعا دنیا برای او جایگاه زشت و بدی خواهد بود. کلمات حضرت در این زمینه بسیار خواندنی و قابل تامل است :
حکمت 131 : دنيا سراى راستى و درستى است براى كسى كه با آن راست رفتار است و سراى تندرستى است براى كسى كه آن را بشناسد. و سراى بىنيازى است آن را كه براى آخرتش توشه برگيرد، و اندرزگاهى است براى كسى كه از آن عبرت پذيرد. دنیا مسجد دوستان خدا ، مصلاى فرشتگان او، فرودگاه وحى او و تجارتخانه دوستان خداست، كه در آن رحمت خدای را به دست آورند، و از آنجا به بهشت ره سپردند و آن را سودا كردند.
خطبه 42 : آگاه باشيد دنيا به سرعت پشت كرده، و به قدر ته مانده ظرفى كه آب آن را ريخته باشند بيشتر از آن باقى نمانده است و به هوش باشيد كه آخرت رو به ما مىآيد. دنيا و آخرت هر كدام فرزندانى دارند بكوشيد از فرزندان آخرت باشيد نه از فرزندان دنيا، زيرا در روز رستاخيز هر فرزندى به مادر خويش ملحق مىگردد.
در نهج البلاغه نمونه ها و الگوی های کاملی در این جهت معرفی شده است از کسانی که بهترین سبک زندگی را در دنیا با واقعیت های سه گانه اش داشته اند به چند نمونه در ذیل اشاره می کنیم :
اسوه ها :
خطبه 160 :
رسول خدا : و پيروى از فرستاده خدا «ص» براى تو بسنده است. او راهنماى تو در شناخت نكوهيدهها و ناپسنديدهها و زشتيها و رسوايىهاى دنياست. كه چگونه دنيا دست از او كشيد و بال خود بر سر ديگرى گسترد. از نوشيدن شير گواراى آن باز داشته شد و از زيورهاى فريبندهاش دور افتاد.
موسى : و اگر در مرتبه دوّم بخواهى، راهنماى تو موسى كليم اللّه (ع) است، آنجا كه گفت: «پروردگارا من به هر چه از نيكويى و بركت كه به من ارزانى داشتهاى، نيازمندم». به خدا سوگند، موسى از خدا جز نانى كه بخورد نخواست. زيرا كه خوراك او گياه زمينى بود و از بس لاغر مىنمود و گوشت تنش آب شده بود، سبزى گياهان از زير پوست نازك شكمش ديده مىشد.
داود : و در درجه سوم اگر از داود (ع) خواهى، كه نوازنده سرودهاى آسمانى بود و خواننده بهشتيان. با اين همه با دست خود از برگ درخت خرما زنبيل مىبافت و به همنشينان خود مىگفت: «كدام يك از شما در فروش اينها به من كمك مىكند» و از بهاى آن نانى جوينى مىخريد و مىخورد.
عيسى : و چنانچه خواسته باشى از عيسى (ع) بگويم، كه سنگ را بالين خود مىكرد، لباس و جامه زبر بر تن داشت. خوراكى ناگوار مىخورد و نان خورشش گرسنگى بود و چراغ شبانهاش مهتاب و سايبان و پناهگاهش در زمستان جايگاه طلوع و غروب آفتاب بود. ميوه و سبزى خوشبوى او، همان بود كه براى چارپايان از زمين مىروييد. نه زنى داشت كه او را شيفته و فريفته سازد، و نه فرزندى كه او را به اندوه و نگرانى اندازد. و نه ثروتى كه بدان بپردازد و او را از ياد خدا باز دارد نه آرزوهاى دور و درازى كه او را خوار سازد. مركب او دو پايش بود. و خدمتكار او دستهايش.
پيامبر بزرگوار : پس، از پيامبر نيك نهاد و پاك سرشت (ص) خود پيروى كن. زيرا كه براى هر رهروى نمونهاى شايسته رهبرى است و هر دردمندى را مايه شكيبايى و بردبارى. و محبوبترين بندگان نزد خداوند، كسى است كه از پيامبرش پيروى كند و او را سرمشق قرار دهد، و در راه او گام نهد. هيچ گاه- لقمه دنيا را- پر نمىخورد، و جز به گوشه چشمى بدان نمىنگريست- و دل به آن نمىبست. پهلو تهىترين گرسنگان دنيا بود.
و دنيا كه به او پيشنهادى مىشد، از پذيرش آن سر باز مىزد. و دانست كه خداوند سبحان چه چيزى را دشمن مىدارد، و خوار و سبك مىشمارد، آن گاه او نيز همانها را دشمن داشت و خوار و سبك شمرد. و اگر در ما نبود جز دوست داشتن و بزرگ شمردن جهانى كه خدا و رسولش آن را دشمن داشته و كوچك شمرده، البته همين اندازه براى سركشى و تن زدن از فرمان خداوند بسنده بود.
و آن بزرگوار (ص) بر روى زمين مىخورد، و همچون بندگان مىنشست، كفش را به دست خود وصله مىزد و پارگيهاى پيراهن خود را مىدوخت. خر بىپالان سوار مىشد و ديگرى را بر ترك خود مىنشاند. در روش پيامبر خدا (ص) نشانههايى است كه زشتيها و كژيهاى دنيا را به تو نشان مىدهد. زيرا كه آن حضرت با نزديكان خود گرسنگى مىكشيد، و با آن مقام ارجمندى كه داشت از زيورهاى آن كناره مىگرفت.
پس بيننده بايد خردمندانه بنگرد، كه آيا خداوند (جل جلاله) محمّد (ص) را با اين همه گرامى داشته يا سبك و خوار شمرده پس هر كه بگويد: «او را خوار داشته» به خداى بزرگ سوگند كه دروغ گفته و تهمتى بس ناروا زده است. و اگر بگويد: «گرامى داشته» پس بايد بداند كه خداوند كسى را خوار شمرده كه دنيا را برايش گشاده و فراخ گردانده است و نزديكترين مردم را به خود از آن دور نگه داشته. پس هر رهروى بايد از پيامبر خود پيروى كند و راه او را پى بگيرد و پا جاى پاى او گذارد. و گرنه از تباهى و هلاكت در امان و آسايش نخواهد بود.
نتیجه آنکه از منظر کلام مولا علی علیه السلام دنیای هدف و دنیایی که زندگی در آن برای خود دنیا باشد مذموم است و همه توصیفات حضرت در مذمت دنیا ناظر به چنین نگاهی است اما در مقابل کسی که دنیا را پل و ابزاری برای رسیدن به آخرت و زندگی ابدی بداند بسیار زیبا و ممدوح است چراکه اگر به این دنیا پا نمی نهاد امکان رسیدن او به سعادت اخروی فراهم نمی شد.